نا گفته ها

آنچه میخواهم بگویم ، اما گوشی برای شنیدن نیست ... پس مینویسم ، شاید چشمی برای دیدن پیدا شد!

نا گفته ها

آنچه میخواهم بگویم ، اما گوشی برای شنیدن نیست ... پس مینویسم ، شاید چشمی برای دیدن پیدا شد!


از سر شب تا الان ( ساعت 4:30 ) همش غم درون دیده ام آب شد !


گاهی آدم کاری می کنه که بعدش تا مدتها بخاطرش ناراحته ،

بد تر از اون زمانی که بخاطر کاری که دیگران می کنن آدم تا آخر عمر عذاب میکشه ... 


تنها راهش فراموشیه و فراموشی هم زمان میخواد  



پ .ن . عذر میخوام بابت این مدت که بیخبر گذاشتم و رفتم .