نا گفته ها

آنچه میخواهم بگویم ، اما گوشی برای شنیدن نیست ... پس مینویسم ، شاید چشمی برای دیدن پیدا شد!

نا گفته ها

آنچه میخواهم بگویم ، اما گوشی برای شنیدن نیست ... پس مینویسم ، شاید چشمی برای دیدن پیدا شد!

آدمها


می پرسن : چته ؟!

- هیچی !!! ( دروغ گفتم ! خیلی چی ! ولی نه حوصله ی توضیح دادن دارم نه هم میتونم تحملشون کنم !)


- حاضری؟!

- نه ، من کار دارم! نمی تونم بیام !!! ( بازم دروغ گفتم ! حوصله مهمونی و آدمها رو ندارم !) 


من چم شده ؟! چرا از آدمها فراری شدم ؟!


جدیدا همش دارم دروغ می گم !!! خودم از خودم انتظار نداشتم ...