نا گفته ها

آنچه میخواهم بگویم ، اما گوشی برای شنیدن نیست ... پس مینویسم ، شاید چشمی برای دیدن پیدا شد!

نا گفته ها

آنچه میخواهم بگویم ، اما گوشی برای شنیدن نیست ... پس مینویسم ، شاید چشمی برای دیدن پیدا شد!

احمقانه !


فکر میکنم ضمیر پرسشی " چرا " کاربردی ترین کلمه ای که یاد گرفتم !

کلمه ای که همیشه در برخورد با موردی جدید یا نامانوس ازش استفاده می کنم ، از همون بچگی گاهی با این کلمه همه رو کلافه می کردم و حالا نوبت به خودم رسیده


نمی تونستم فراموش کنم آخه چرای بی پاسخم که حدود یکماه همش توی ذهنم چرخ می خورد و آرازم میداد مانع می شد :


چرا دیگه نمیخواد حتی حرف بزنیم ؟!!! 


چندین بار خواستم بپرسم اما غرورم اجازه نمیداد ، آخرش تسلیم شدم ...


اما کاش هرگز این کار احمقانه رو نمی کردم . نه تنها جواب سوالم رو نگرفتم ، بلکه به معنای واقعی کلمه خرد شدم .


گاهی فکر میکنم دیگه هرگز تلاشی برای پیدا کردن چرایی نخواهم کرد !